آنچه ویجی می تواند از آجیت بیاموزد
برای شروع، ویجی باید به دیگر شخصیتهای فیلم اجازه دهد تا درجاتی از برجستگی در پیشبرد داستان داشته باشند. به خصوص وقتی صحبت از شخصیت های زن می شود.

ویجی امروز یک سال بزرگتر می شود. او اکنون 45 سال دارد. و به نظر میرسد که موقعیت مناسبی باشد تا بنویسیم چرا باید فیلمهای بهتری را شروع کند. نباید با سبک بصری غنی، بودجه زیاد، دکورهای هنگفت، A-listers در حمایت از بازیگران و تکنسین های پیشرو در گروه، که همیشه بخشی جدایی ناپذیر از فیلم های او بوده اند، اشتباه گرفته شود. وقتی میگویم فیلمهای بهتر، به معنای فیلمهایی است که ارزشی فراتر از حدود سه ساعت روایت خودستایی ارائه میکنند، که فقط با اعداد موسیقایی مکرر مختل میشود.
پس از موفقیت در باکس آفیس Pokkiri (2007)، بازسازی شوم فیلم پرفروش تلوگو Pokiri، ویجی به نوعی به نقطه اشباع رسیده بود. به نظر می رسید که او در کارش سست شده است. انتخاب فیلم های او بوی متوسطی می داد. فیلم های او مانند Azhagiya Tamil Magan (2007)، Kuruvi (2008)، Villu (2009)، Vettaikaaran (2009) و Sura (2010) فاقد اصالت و هیچ گونه توجهی به یکپارچگی هنری بودند. همه این فیلمها را میتوان در فیلمهای فرمول درجه سوم طبقهبندی کرد که برای جلب نظر کمترین مخرج مشترک در تلاشی ناامیدانه برای محافظت از تصویر ستارهاش ساخته شدهاند.
بعدها، ویجی با بازسازیهایی بازگشت: Kaavalan (2011)، که بازسازی فیلم مالایایی بادیگارد بود. حتی وقتی ویجی را نشان میداد که با یک مبارز حرفهای موی تای با شلوار جین و تیشرت روبرو میشود، صدیق کارگردان فیلم، ظرافتهایی داشت. بازی کمدین وادیولو سهم بزرگی در دوست داشتنی شدن فیلم دارد. او نقش عامر خان را از 3 احمق در بازسازی تامیلی Nanban (2012) تکرار کرد، که به راحتی ملایمترین نقشی است که او در حرفهاش بازی کرده است. او بدون توجه به Thalaivaa، یک فیلم پرمدعا به سبک پدرخوانده، طعم موفقیت تجاری ثابتی را در باکس آفیس چشیده است.
اما ویجی از تعریف بسیار کم عمقی از سرگرمی پیروی می کند. او فقط فیلم هایی از ژانر Let's-Ge-and-Save-Them ساخته است. اکثر فیلمهای او با همان خط داستانی شروع میشوند: زمانی که قهرمان به شهر میرسد و به همین ترتیب شروع میشود. به عنوان مثال فیلم های اخیر او را در نظر بگیرید. در Thuppakki (2012)، او برای تعطیلات به بمبئی می رسد و در نهایت شهر را از شر تروریسم نجات می دهد. در Kaththi (2014)، او به چنای می رسد و کشاورزان فقیر را از طمع شرکت ها نجات می دهد. در سرکار، او برای رای دادن در انتخابات از آمریکا به خانه برمی گردد و تامیل نادو را از دست سیاستمداران فاسد نجات می دهد. او در نزدیک به سه دهه از دوران بازیگری خود به هر شکلی که میتوان تصور کرد نقش یک ناجی را بازی کرده است. و زمان آن فرا رسیده است که بدهی خود را به سینما بپردازد، که او را با انتخاب های بهتر تبدیل به امروز کرده است.
خیلی احمقانه است که انتظار داشته باشم ویجی را در فیلمی به کارگردانی شاجی ان. کارون ببینم. او یک ستاره است و این بازیگر ارزش خود را از موفقیت خود در باکس آفیس می گیرد نه از تعداد منتقدانی که او را خوشحال کرده است. اما من فقط امیدوارم که او شروع به ساختن فیلم هایی کند که تعادل خوبی بین هنر و سرگرمی پیدا کند، مانند کارهای مانی راتنام، شانکار و پریادارشان.
این به انتخاب شخصی ویجی برای ساختن یک فیلم سرگرمی ناب برمی گردد که مملو از مضامین جذاب و پیام های جالب است. ما فقط می توانیم از زیر سوال بردن اعتقادات اخلاقی ما توسط ویجی در سکانس های کنفرانس مطبوعاتی در فیلم هایش لذت ببریم. به جای موعظه روی میکروفون، او باید اسکریپت هایی را انتخاب کند که پیام هایی را که می خواهد به اشتراک بگذارد در قالب مضامین دائمی آغشته کند.
ساعت بساز
برای شروع، ویجی باید به دیگر شخصیتهای فیلم اجازه دهد تا درجاتی از برجستگی در پیشبرد داستان داشته باشند. به خصوص وقتی صحبت از شخصیت های زن می شود. آنها می گویند: یک ملت را می توان بر اساس رفتاری که با زنانش دارد قضاوت کرد. در این زمینه، دنیای سینمایی ویجی به طور قابل توجهی توسعه نیافته است.
البته، این بازیگر از سیواکاسی (2005) راه درازی را پیموده است، که در آن با تحقیر علنی شخصیت آسین به خاطر انتخاب های مد او، به زن ستیزی آشکار دست زد. دیالوگهای او حتی ادعا میکنند که مردان اگر خود را در ساری بپیچند، مزاحم زنان نمیشوند.
حتی از آنجایی که ما چنین نظرات ناپسندی را در مورد امنیت زنان نمی بینیم، به ندرت در فیلم های او شخصیت های زن قوی می بینیم. در ده سال گذشته، سعی کنید یک شخصیت زن از یک فیلم Vijay را نام ببرید که ارزش حفظ کردن در خاطرتان را داشت. شخصیت های زن در فیلم های او فقط دو هدف کم و بیش دارند. یا برای سرگرمی او آنجا هستند یا از او محافظت می کنند تا او را مجبور به عمل کند.
حال، نگاه کنید که چگونه زنان در فیلمهای اخیر آجیت بازنمایی میشوند. به عنوان مثال، Yennai Arindhaal. وقتی ساتیادف آجیت از هیمانیکا تریشا می خواهد که با او ازدواج کند، او به نوعی انگیزه او را زیر سوال می برد. او از او می پرسد که آیا می خواهد با او ازدواج کند تا رضایت جامعه را جلب کند؟ به عبارت دیگر، او می گوید که او مجبور نیست با او ازدواج کند زیرا هر دو در رابطه زناشویی هستند. Hemanika با قهرمانان معمولی که نماینده مفهوم قدیمی جنسیت و ازدواج هستند بسیار فاصله داشت. این فقط یک چیز Gautham Menon نیست. حتی در فیلم اخیر خود Viswasam، نایانتارا به عنوان یک زن قوی در مقابل یک خانم مغرور قرار می گیرد که باید به او درسی در مورد نحوه رفتار با مردش آموزش داده شود. آجیت نقش یک شوهر متواضع را بازی می کند که بار گناه او را ناامید کرده است. به جای اینکه نیازهایش را به او تحمیل کند، در آستانه خانه منتظر بخشش او می ماند. سیوا ممکن است پویایی رابطه بین همسری در حال جوشش و یک شوهر گناهکار را نوشته باشد، اما آنها بدون برکت آجیت نمی توانستند به صفحه نمایش برسند.
در Nerkonda Paarvai، آجیت نقش شخصیتی را بازی می کند که از حق یک دختر برای گفتن 'نه' دفاع می کند. این فیلم بازسازی پینک است که فرض اصلی آن به چالش کشیدن دیدگاه های مردسالارانه اهریمنی زنانی است که قبل از ازدواج رابطه جنسی دارند. شخصیتهای زن در Nerkonda Paarvai بسیار متفاوت از شخصیتهای زن در Vijay است، که به نظر میرسد تا زمانی که ویجی را نبینند، هیچ تجربه قبلی یا علاقهای به روابط عاشقانه از هر نوع نداشتهاند.
ساخت مهره های دست ساز
اگر آجیت می تواند این کار را انجام دهد، چرا ویجی نتواند؟