نقد فیلم Ramaleela: این بازیگر دیلیپ شبیه به تقلید از زندگی است
نقد و بررسی فیلم Ramaleela: کنجکاوی برای یافتن شباهتهایی بین فیلم و زندگی واقعی دیلیپ، میتواند شما را بیشتر از داستانی که در پرده بزرگ باز میشود درگیر کند. بسیاری از شخصیت های نوشته شده توسط کارگردان آرون گوپی حتی برای یک ثانیه خریدن آنها سخت است.






بازیگران فیلم Ramaleela: Dileep، Prayaga Rose Martin، Raadhika Sarathkumar، Siddique، Sreenivasan
کارگردان فیلم رامالیلا: آرون گوپی
امتیاز فیلم Ramaleela: 2.5 ستاره
خیلی وقتها نمیتوانیم فیلمی را ببینیم که شباهتهای فاحشی به زندگی واقعی بازیگر نقش اصلی آن دارد. در حین تماشای رامالیلا، که آزادی او به دلیل دخالت ادعایی بازیگر دیلیپ در ربوده شدن بدنام و تجاوز جنسی یک پرونده بازیگر زن با اعتراضات زیادی روبرو شد، نمیتوان از خود متعجب شد که چقدر با وقایع جاری در زندگی واقعی دیلیپ بازتاب دارد.
رامانونی (دیلیپ) از حزب کمونیست MLA استعفا می دهد و به حزب مخالف مخالف ایدئولوژی او می پیوندد. اختلاف او با رئیس حزب امبادی موهان (ویجایاراغوان) دلیل اصلی پریدن او از کشتی است. استعفای او مستلزم برگزاری یک نظرسنجی جانبی در حوزه انتخابیهاش است که زمینه را برای یک کمپین سیاسی با ولتاژ بالا فراهم میکند.
مانند پدر مرحومش، مادر رامانونی، ساخاوو راگینی (رادیکا ساراتکومار) نیز به حزب کمونیست سوگند یاد می کند. او حتی پس از پیوستن رامانونی به حزب جدیدی که ادعا میکند در مسیر مهاتما گاندیجی قدم میگذارد، علناً انکار میکند.
موهان تصمیم می گیرد راگینی را در مقابل رامانونی در انتخابات دور دوم قرار دهد. این قابل پیش بینی است و به زودی روند داستان به دنبال ترور موهان تغییر می کند. در یک استادیوم فوتبال، جایی که صدها هوادار، مقامات پلیس و رهبران سیاسی، به یک بازی فوتبال جالب علاقهمند شدهاند، موهان از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و قبل از اینکه به زمین بخورد کشته میشود.
کاردستی گلدان گل
رامانونی به مظنون اصلی این پرونده تبدیل میشود، زیرا زمانی که موهان به ضرب گلوله کشته شد در استادیوم حضور داشت. در کمتر از 24 ساعت، تحقیقات به رهبری DySP Paulson Devassy (Mukesh) به این نتیجه رسید که Ramannunni مقصر است.
رامانونی و دستیارش توماس چاکو (کالااباوان شاجون) به پلیس ها این لغزش را می دهند و وظیفه اثبات بی گناهی آنها بر عهده خودشان است. بیشتر دیالوگهایی که رامانونی پس از قتل موهان ارائه میکند، بسیار مناسب با دفاعیات دیلیپ در پروندهای هیجانانگیز است که زندگی سلبریتی او را زیر و رو کرده است.
کابینت سازمان دهنده مهره
واکنش افکار عمومی، رسانه ها و حزب او به تحقیقات پلیس که به این نتیجه می رسد که رامانونی مغز متفکر جنایت است، ما را به یاد واکنش های متقابل دیلیپ پس از دستگیری او می اندازد.
این کنجکاوی من برای یافتن شباهتهایی بین فیلم و زندگی واقعی دیلیپ، من را بیشتر از داستانی که روی پرده بزرگ باز میشود درگیر کرد. بسیاری از شخصیت های نوشته شده توسط کارگردان آرون گوپی حتی برای یک ثانیه خریدن آنها سخت است. پائولسون - یک افسر پلیس ارشد که در مورد یک تحقیق جدی نتیجه گیری می کند. موهان - یک سیاستمدار کارکشته که قبل از اینکه به رامانونی بگوید پدرش به دستور او کشته شده است، دو بار فکر نمی کند. یک درگیری و احساسات نیمه تمام بین مادر و پسر. و نمیدانستم از شخصیتهایی که رنجی پانیکر و پرایاگا مارتین بازی میکنند چه کنم. بسیاری از شخصیتهای دیگر که قرار است باهوش باشند، اما در نهایت تنها مهرهای در شبکه فریبکاری رامانونی هستند.
موسیقی پسزمینه و موسیقی گوپی ساندر بیشتر صحنههای بینظیر را بالا برده است. و اجرای Kalabhavan Shajon و زمان بندی کمیک در برخی مواقع تماشاگر را به هم می زند. در حالی که دیلیپ در اجرای شخصیتی که در یک پرونده جدی در حال بررسی است، راحت است.