نقد فیلم Krishnarjuna Yuddham: Nani’s Krishna to the Rescue
نقد کریشنارجونا یودهام: فیلمی در مورد دوست پسری سر گرم و جسور که هر مردی را می کشد و او را از یافتن دوست دختر ربوده شده اش باز می دارد، فیلمی بهتر از کریشنارجونا یودهام بود.






بازیگران فیلم Krishnarjuna Yuddham: نانی، آنوپاما پارامسواران، رخسار میر
کارگردان فیلم Krishnarjuna Yuddham: مرلاپاکا گاندی
رتبه کریشنارجونا یودهام: 2 ستاره
مرلاپاکا گاندی کارگردان میتوانست کریشنارجونا یودهام را بسازد بدون اینکه نانی نقش دوگانه کریشنا و آرجون را بازی کند. او میتوانست این فیلم را در مورد نبرد کریشنا برای عشق بسازد، زیرا آرجون در روایت احساس میکند که یک فکر بعدی است.
Krishnarjuna Yuddham با یک صحنه ربودن یک دختر (با بازی یک بازیگر نامشخص) در شهر حیدرآباد به صورت آماتوری و ویرایش شده شروع می شود. این فقط خطری را نشان می دهد که در سایه های شهر شلوغ در کمین است. کارگردان پس از نمایش اولین آدم ربایی از طریق یک سری نماهای بیهدف بیهدف، آن را در آنجا رها میکند و مستقیماً به Chittoor، جایی که کریشنا زندگی میکند، میرود.
کریشنا روحی افسرده و ناامید است که دائماً در جستجوی عشق است. همه دختران جوانی که او در روستای خود خواستگاری کرده است، او را رد کرده اند، زیرا او شغل، درآمد یا دارایی استانداردی ندارد. او به دلایلی هر زمان که احساساتی می شود آهنگ های ایلایاراجا را می شنود. نسخههای تلوگو شمارههای ضربهای ایلایاراجا به قدری در روایت مورد استفاده قرار گرفتهاند که به نظر میرسد ادای احترام هیپوپ تامیزا آهنگساز به استاد است.
با این حال، طبق سرنوشت، ریا (روکشار میر)، یک پزشک حرفه ای، که از حیدرآباد به چیتور می آید تا پدربزرگ سارپانچ خود (ناگینیدو) را ببیند، عاشق جذابیت و بی گناهی کریشنا می شود. این فیلم بین زندگی کریشنا در دهکده اش و زندگی آرجون در پراگ که با بیش از 200 دختر از جمله یک افسر پلیس رابطه داشته است، ادامه دارد. او یک میلیونر، یک ستاره موسیقی راک و پسری است که در روز عروسی با عروسش گرفتار می شود. او تا زمانی که آنجلی (آنوپاما پارامسواران) را نمی بیند نامهربان و خودخواه است. او به موجودی دلسوز و سخاوتمند تبدیل می شود. و مرلاپاکا مطمئن می شود که این دگرگونی را در صحنه ای که در آن تمام دارایی خود را برای خرید یک قایق تفریحی در یک سکانس تعقیب و گریز حیاتی می بخشد، به چهره مخاطب می مالد. یک پیشنهاد ظریف در مورد تغییر در شخصیت موثرتر بود.
ایده های صنایع دستی شاخه ها
شخصیت آرجون نیمه کاره است و به نظر می رسد مرلاپاکا فقط او را خلق کرده است تا بتواند بار داستان را با کریشنا تقسیم کند. در نیمه دوم، او به یک ضربه کناری کاهش می یابد، در حالی که کریشنا تمام وزنه برداری را انجام می دهد.
در واقع، سازندگان فیلم با جلوه های ویژه کار آماتوری انجام داده اند و کریشنا و آرجون را در یک قاب قرار داده اند.
تنها چیز خوبی که از شخصیت آرجون بیرون میآید Urime Manase است، یک شماره عاشقانه با ترکیب زیبا. اگر این شخصیت نباشد، این آهنگ جایی در داستان نخواهد داشت. آرجون برای جلو بردن داستان کار چندانی انجام نمی دهد و در واقع، فیلم را کند می کند.
نانی در فرم خوبی است و انرژی فوق العاده ای را به شخصیت خود کریشنا می آورد. او پس از اینکه مرلاپاکا آن را پایین آورد، با پیروی از فرمول شش آهنگ، شش مبارزه، روحیه مخاطب را بالا می برد.
این یک داستان عاشقانه ساده در پس زمینه قاچاق انسان است. مرلاپاکا می توانست آن را بیشتر انسانی کند و کمتر در مورد ستاره ای که این شخصیت را بازی می کند. او کمتر روی لحظات مهم فیلم تمرکز میکند و سعی میکند در زمانی که خطرات واقعاً زیاد است، جوک بکند و جدیت درام را کاهش دهد.
بخش مربوط به یک پاسبان و ناله کردن بی وقفه او در مورد همسرش که به خرید می پردازد، به عنوان یک حواس پرتی ناخواسته است که روایتی را که قبلاً بیش از حد کشیده شده است، بیشتر می کند.
فیلمی در مورد یک دوست پسر سرسخت و جسور که هر مردی را می کشد و مانع از یافتن دوست دختر ربوده شده اش می شود، فیلمی بهتر از کریشنارجونا یودهام بود که در آن ما دو قهرمان در یک ماموریت داریم. و یکی از آنها نمی داند که نقش او در عملیات نجات چیست.